میثم تمار

در حمایت ز امامم علی خامنه ای*می شوم میثم تمار؛ بدارم بزنید!

میثم تمار

در حمایت ز امامم علی خامنه ای*می شوم میثم تمار؛ بدارم بزنید!

فیدل کاسترو:حمله به ایران به بدترین فاجعه ممکن منجر خواهد شد

 

به گزارش فارس، "فیدل کاسترو "، رهبر انقلاب کوبا، که هفته گذشته پس از چهار سال بار دیگر در مجلس ملی این کشور حاضر شده بود، در مقابل نمایندگان پارلمان این کشور به سخنرانی پرداخت.
کاسترو طی سخنان خود که به تشریح تهدیدات بالقوه‌ای جهانی اشاره می‌کرد، گفت: با توجه به این واقعیت که ایران حتی یک اینچ در مقابل تقاضاهای آمریکا و اسرائیل عقب‌نشینی نخواهد کرد و تاکنون تعدادی از امکانات و تجهیزات جنگی که در اختیار دارد را بسیج کرده، آمریکا ناچار است به محض فرا رسیدن تاریخی که شورای امنیت در تاریخ 9 ژوئن 2010 تعیین کرده، با رعایت کلیه شرایط و مقررات مندرج در قطعنامه دست به حمله بزند.
به عقیده رهبر انقلاب کوبا، درست پس از این رویداد، نظامی که در حال حاضر بر کره زمین سیطره یافته، نمی‌تواند بر جای خود باقی بماند و درست پس از این رویداد به ناگزیر بساط‌ش برچیده خواهد شد.
متن کامل این سخنرانی در ادامه می‌آید./ت
* * * * *
در بدو امر، تنها هشت هفته پیش، من فکر می‌کردم که هیچ راهی برای جلوگیری از خطر قریب‌الوقوع جنگ وجود ندارد. صحنه‌ای که در مقابل دیدگاه من بود چنان وخیم بود که به نظر می‌رسید هیچ راهی وجود ندارد زنده بمانیم جز آنکه، فقط شاید، احتمالا در این منطقه از نیمکره غربی و برخی از مناطق دورافتاده کره زمین از خطر مصون بماند. چرا که هیچ دلیلی وجود ندارد که به طور مستقیم هدف قرار بگیرد.

پیدا کردن راه‌حل بسیار مشکل می‌نمود. چرا که افراد بشر همیشه به این روزنه امید چنگ می‌زنند که بالاخره راهی - هر چند بعید- برای فرار از مخمصه پیدا نخواهد شد. لذا علیرغم این وضع ناامید کننده من دست به تلاش زدم. خوشبختانه چندان طولی نکشید که متوجه شدم امیدی وجود دارد - در واقع امیدی به غایت روشن و محکم. لکن اگر این احتمال از دست برود، این وضع به بدترین فاجعه ممکن منجر خواهد شد. آن وقت شاید هیچ امکانی برای نجات نوع بشر وجود نداشته باشد.

مع‌هذا، من به شدت اعتقاد دارم که این اتفاق نخواهد افتاد. بلکه بر عکس، شرایطی از درون این وضع ناامیدکننده، همین چند روز پیش، برخاست که در حال تکوین است و حتی فکرش را هم نمی‌کردیم.

تنها یک شخص، یعنی رئیس‌جمهور آمریکا، باید این تصمیم را شخصا اتخاذ کند. کاملا واضح است که او با توجه به مسوولیت‌های مختلفی که دارد، هنوز متوجه این مساله نشده است. ولی مشاوران او کم‌کم دارند متوجه اهمیت و حساسیت وضع می‌شوند. این را می‌توان از اتفاقات ساده‌ای که اخیرا افتاده فهمید - مانند متوقف کردن شکنجه‌ای که بر "خراردو " [یکی از کوبایی محبوس در زندان‌های آمریکا - م] روا می‌داشتند. این اتفاق در عرض دوازده سال گذشته که مملو از نفرت بی‌حد نظام آمریکا علیه کوبا و "خراردو " بوده، بسیار نادر است. امروز می‌توان پیش‌بینی کرد که اقدام بعدی آمریکا صدور مجوز برای "آدریانا " [همسر خراردو - م] است تا بتواند با او در زندان ملاقات کند و یا اینکه دستور آزادی او را صادر کنند و یا اینکه هر دو دستور را با هم صادر کنند. از طریق آدریانا بود که من فهمیدم که پس از دوازده سال زندانی کشیدن غیرعادلانه و سنگدلانه روحیه خراردو اکنون از هر زمان دیگر بالاتر است.

با توجه به این واقعیت که ایران حتی یک اینچ در مقابل تقاضاهای آمریکا و اسرائیل عقب‌نشینی نخواهد کرد و تاکنون تعدادی از امکانات و تجهیزات جنگی که در اختیار دارد را بسیج کرده، آمریکا ناچار است به محض فرا رسیدن تاریخی که شورای امنیت در تاریخ 9 ژوئن 2010 تعیین کرده، با رعایت کلیه شرایط و مقررات مندرج در قطعنامه دست به حمله بزند.

آنچه که انسان امید دارد به آن دست یابد، محدودیتی دارد و نمی‌تواند به چیزی بیش از آن دست یابد. در این حالت حساس و تعیین‌کننده، این رئیس‌جمهور باراک اوباما است که با پیروی از قوانین این امپراطوری غول‌آسا باید دستور آغاز این حمله بسیار گفته و تبلیغ شده را صادر کند.

لکن درست در لحظه‌ای که اوباما این دستور را صادر می‌کند - و او تنها کسی است که می‌تواند این دستور را صادر کند - با توجه به قدرت موشک‌های اتمی، سرعت و تعداد بی‌شمارشان که در اثر رقابت نامعقول مابین ابرقدرت‌ها به وجود آمده، اوباما در واقع دستور مرگ فوری نه تنها صدها میلیون انسان را صادر می‌کند که در میان‌شان تعداد بی‌شماری از شهروندان کشور خودش قرار دارند، بلکه در حقیقت دستور قتل خدمه کشتی‌های ناوگان آمریکا را که در دریاهای پیرامون ایران قرار دارند صادر می‌کند. جنگی هم‌زمان در خاور نزدیک و میانه و نیز سراسر اورآسیا آغاز می‌شود.

تقدیر این است که در لحظه بروز این جنگ، رئیس‌جمهور آمریکا از نژادی مخلوط از نژاد آفریقایی و نژاد سفید و نیز اعتقادات دین ‌محمدی و عیسوی باشد و اگر ما او را نسبت به عواقب این جنگ آگاه کنیم او این دستور را صادر نخواهد کرد! (تاکید از متن اصلی است). و این کاری است که ما داریم انجام می‌دهیم.
رهبران نیرومندترین کشورهای جهان، چه دوست باشند و چه دشمن - به استثناء اسرائیل - او را ترغیب به دست کشیدن از این کار می‌کنند. و پس از آن جهان تمام شرف و افتخاری که لایق او باشد را نثار او خواهد کرد.

نظامی که در حال حاضر بر کره زمین سیطره یافته، نمی‌تواند بر جای خود باقی بماند. درست پس از این رویداد به ناگزیر بساط‌ش برچیده خواهد شد. پول‌های ملی به احتمال قوی ارزش خود را از دست خواهند داد. این پول‌ها، به عنوان ابزار این نظام وسیله قرار گرفته‌اند تا ثروتی نامحدود، یعنی حاصل عرق جبین و فداکاری مردم جهان، از آنها به زور اخذ شود.

با سرنگون شدن این نظام، اشکال جدیدی از سیستم توزیع کالا و خدمات، آموزش و پرورش و مدیریت فرآیندهای اجتماعی به صورتی مسالمت‌آمیز پدید خواهد آمد. ولی اگر جنگ درگیر شود نظام اجتماعی جاری به ناگهان و با سرعتی بسیار بیشتر ناپدید خواهد شد.

جمعیت موجود کره ارض را می‌توان تنظیم کرد، منابع تجدید نشده را می‌توان حفظ کرد، تغییرات آب و هوایی را می‌توان متوقف کرد، برای کلیه افراد بشر می‌توان کار مفید تضمین کرد، به بیماران می‌توان کمک کرد، حیات و بقاء دانش‌ها، فرهنگ‌ها و علومی که در خدمت بشر هستند را می‌تواند تضمین کرد. کودکان، نوجوانان و جوانان جهان در یک فاجعه هسته‌ای نابود نخواهند شد.

رفقای عزیز عضو مجلس ملی، این پیامی است که من می‌خواستم به شما عرضه بدارم. من اکنون آماده‌ام پاسخگوی سوالات شما باشم. سؤالاتی که ممکن است داشته باشید را پاسخ بگویم و نظریات شما را بشنوم. بسیار از شما تشکر می‌کنم. (دست زدن حضار)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد